وبلاگ شعر عارف

اشعار نو و کلاسیک «سید عارف مرتضوی»
دوشنبه, ۱۱ شهریور ۱۳۹۸، ۰۹:۲۹ ب.ظ

شعر « مترسک »

تمام ما مترسک ها

لباس کهنه میپوشیم

و از فضل جهان گاهی

دو پیکی باده مینوشیم

 

تمام ما مترسک ها

شبیه جانور هستیم

درون مزرعهٔ هامان

فقط دل را به خود بستیم

 

از آن سو باد می آید

شبیه راز می آید

منم میلرزم و گاهی

صدای ساز می آید

 

دمی شاد و دمی نالان

دمی رازی قرنطینه

ولی نه ، مال آدم هاست

اینگونه غم و کینه

 

تمام ما مترسک ها

به شادی دل نمی بندیم

دو چشم مبتلا داریم

و هرگز ما نمی خندیم

 

پر و بال سیه دارد

همان که بیگدار اینجا

نترسد آخر قصه

کلاغ داستان ما

 

تو هم با ساز ما رقصی

بکن بی وقفه در خوابت

اگر بادی وزید و رفت

نریزد اشک چشمانت...



نوشته شده توسط سید عارف مرتضوی
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

وبلاگ شعر عارف

اشعار نو و کلاسیک «سید عارف مرتضوی»

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب

شعر « مترسک »

دوشنبه, ۱۱ شهریور ۱۳۹۸، ۰۹:۲۹ ب.ظ

تمام ما مترسک ها

لباس کهنه میپوشیم

و از فضل جهان گاهی

دو پیکی باده مینوشیم

 

تمام ما مترسک ها

شبیه جانور هستیم

درون مزرعهٔ هامان

فقط دل را به خود بستیم

 

از آن سو باد می آید

شبیه راز می آید

منم میلرزم و گاهی

صدای ساز می آید

 

دمی شاد و دمی نالان

دمی رازی قرنطینه

ولی نه ، مال آدم هاست

اینگونه غم و کینه

 

تمام ما مترسک ها

به شادی دل نمی بندیم

دو چشم مبتلا داریم

و هرگز ما نمی خندیم

 

پر و بال سیه دارد

همان که بیگدار اینجا

نترسد آخر قصه

کلاغ داستان ما

 

تو هم با ساز ما رقصی

بکن بی وقفه در خوابت

اگر بادی وزید و رفت

نریزد اشک چشمانت...

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۸/۰۶/۱۱
سید عارف مرتضوی